دراینجا میخواهیم در مورد آداب و رسوم هدیهدادن صحبت کنیم و این که برای چه باید هدیهای خاص و مناسب به دیگران داد. کمی به گذشته برمیگردیم؛ به زمان کودکی؛ یکی از جشنتولدهای آن دوران را به خاطر آورید.
جمع دوستان و اقوام جمع است. شما به عنوان کودکی که تولدتان را برایتان جشن گرفتهاند، با شوق و ذوق فراوان شادی میکنید و بالا و پایین میپرید. انتظار فوت کردن شمع کیک را میکشید و بیشتر از آن منتظر دریافت کادوهای تولد و باز کردن آن هستید. وقت باز کردن کادوها فرا میرسد. بسیار هیجانزده هستید. قلبتان به شماره افتاده، چشمانتان برق میزند و بسیار علاقهمندید تا بدانید داخل کادویی که در دستانتان هست چیست. با سرعت هدیه را باز میکنید. لحظهای سکوت میکنید و نمیدانید چه عکسالعملی داشته باشید! بله؛ یک ساعتدیواری برای کودکی حدودا 5 ساله...
اتفاق بدی است کمی از آن هیجان کاسته میشود، ولی دوباره با امید سراغ کادو بعدی میروید اما این بار فاجعه عمیقتر است! یک دست لیوان!! آخر یک دست لیوان به چه کار یک کودک 5 ساله میآید؟! کاش میتوانستید این را بگویید...
دیگر ذوقی ندارید. برق چشمانتان از بین رفته ولی با تمام وجود آن چند کادوی دوستداشتنی که معمولاً از پدر، مادر، مادر بزرگ و یا پدر بزرگ دریافت کردهاید را دوستدارید و میشود گفت اینها همان چیزی هست که شما میخواستید. آن ها میدانستند شما به چه چیز نیاز دارید و شما کودک دلبندشان بودید که با تمام وجود و علاقه برایتان هدیهای تدارک دیدهاند.
حال به این دوران باز گردیم. شما دیگر کودک نیستید بلکه فردی هستید که پیشه و سبک زندگی مشخصی دارد. شما علاقهمندیهای خاص خود را دارید، سرگرمیهای مختص به خود و ...
در دفترکارتان نشستهاید. نزدیک به مناسب خاصی است. این مناسبت باعث شده تمامی افراد جنب و جوش داشته باشند و اشتیاق و هیجان را بار دیگر میبینید. همه افراد به نوعی علاقه دارند مخاطب کاری و اجتماعی خود را خوشحال کنند و آن مناسبت را بهانهای قرار میدهند برای ابراز علاقه و ارادت و همچنین ارائه پیشکشی برای تبریک. شما نیز مثل سایر افراد دوست دارید هدیهای خوشایند دریافت کنید و یا به کسانی که اهمیت میدهید هدیهای درخور پیشکش کنید. در فکر این هستید که به خانم یا آقای ایکس از شرکت فلان چه هدیهای بدهید تا هم مقبول باشد و هم نشاندهنده علاقه شما به ادامه فعالیت دو شرکت و نشاندهنده حس دوستی میان شما...
در همین حال که دارید فکر میکنید، در اتاقتان به صدا در میآید منشیتان وارد اتاق میشود و ساک دستیای را به شما میدهد که نشانهای آشنا به چشمتان میافتد. بله بستهای از یکی از همکاران تجاریتان برای شما. کودک درونتان بیدار میشود. به شوق میآید و قلبتان میتپد. میشود کمی از آن برق چشمنتان در دوران کودکی را، حال دوباره دید. ساک را از منشی میگیرید و به بسته درون ساک نگاه میکنید و باز سکوت! فلش، سررسید، پاوربانک، خودکار و ...
خیلی سریع هیجان درونی را کنترل میکنید. کاملاً قابل حدس بود که چه چیزی داخل بسته است. فقط متعجب هستید که چرا به ذوق آمده بودید. این هدیه نیز میرود کنار مابقی بستهها برای دادن به شخصی که به آن نیاز دارد. دوباره فکر میکنید که چه چیز میتواند مدیر شرکت فلان را خوشحال کند که نشان دهد شما به فعالیتهای مشترکان علاقهمند هستید.
فرض کنید زمانی که داخل ساک دستی را دیدید، با بستهای زیبا روبهرو میشدید که نمیتوانستید حدس بزنید داخل آن چیست ولی ظاهر خود جعبه کافی بود برای ادامه هیجان کوچک شما. بسته را باز میکردید و چیزی جالب و بامزه، نو یا خلاقانه در آن میدید.
شما که خواننده این داستان کوچک بودید دوست داشتید جای کدام شخص باشید؟ شخص اول یا دوم؟! مسلماً تمام ما علاقه داریم هدیهای خاص دریافت کنیم که علاوه بر کاربردی بودن، نشاندهنده علاقه و احترام هدیهدهنده به ما باشد و دوست داریم زمانی که به شخصی پیشکشی میدهیم آن شخص با تمام وجودش خوشحال شود و نیتمان از آن هدیه را متوجه شود.
همه ما میخواهیم ظاهر هدیهای که دریافت میکنیم یا هدیه میدهیم متفاوت باشد به گونهای که نشان دهد برای انتخاب آن وقت صرف کردهایم و ارزش طرف مقابل را دانستهایم. همه ما هدیهای میخواهیم که از بسته تا محتویاتش ما را به ذوق و شوق بیاورد. خوب تمام این دلایل کافیاست تا شما عزمتان را جزم کنید که از این پس هدیهای خاص برای دیگران تدراک ببینید. هدیهای متفاوت، خلاقانه و شایسته مخاطبتان.
در ضمن یک دست لیوان با هیچ منطقی مناسب یک کودک 5 ساله نیست :)