خوراکی سفید و شیرین است با طعمی خاص ولی آشنا؛ هدیهای است از سرزمین سرسبز و از دل شالیزارهای شمال ایران. شیرینی حاصل دسترنج مردم بومی و زائیده خلاقیت آن مردمان. دانههای سفید رنگ برنج یا به گویش محلی «دونِه» را میکارند، پرورش میدهند، عشق میبخشند تا به برداشت برسد.
قسمتی از این برنج یا دونه را بعد از گذر از فرایندی با عسل یا شیره ترکیب میکنند و ماه حصل آن، نوعی شیرینی لوزی شکل و سفید رنگ است که در گویشهای مختلف شهرهای مازندران با نامهای گوناگونی شناخته میشود: بئودونه، بادونه، بهادونه، بهاردونه، دِتِردونه، کیجادونه و دُختردونه. در مازندران معمولا هر شهر گویشی مخصوص به خود را دارد که قابل شناسایی از شهر دیگر است.
دونه که همان برنج است در تمامی گویشها تکرار میشود ولی سرمنشاء بَئو، با، بها، بهار دقیقا مشخص نیست. گویی نسل جدید برای راحتی گفتار و زیبایی کلام به آن بهاردونه میگویند. «دِتَر» و «کیجا» هم در گویش مازنی، به معنای دختر است. گفته میشود چون رسم بر آن بوده در مراسم بلهبرون، خانوادهی عروس از این شیرینی برای پذیرایی استفاده میکردند به این نامها شهرت پیدا کردهاست.
نام آن هرچه باشد میتوان گفت طعمی خوشایند است برای هدیه و سوغات آوردن از مازندران به شهرهای دیگر که نشاندهنده پیشه و ریشهی مردم این خطه است.